عيد آمد و ما خانهي خود را نتكانديم
گردي نسترديم و غباري نستانديم
از بيدلي آن را ز در خانه برانديم
ما آتش اندوه به آبي ننشانديم
پيكي ندوانديم و پيامي نرسانديم
و اصحاب جوان را نه يكي بوسه ستانديم
سالي سپري گشت و ترا ما نپرانديم
ما اين خرك لنگ زجويي نجهانديم
بستيم و جز افسانهي بيهوده نخوانديم
مسكين من و دل در خم يك زاويه مانديم
عيد آمد و ما خانه خود را نتكانديم
0 Comment:
Post a Comment