تنها بادی که وزيد میدانست
که چقدر دلم تنگ شده است
که چقدر دلم میخواهد
سرم را روی شانههای باران میگذاشتم
و گريه میکردم
و دوست داشتن تو
تنها بادی که وزيد میدانست
که چقدر دلم تنگ شده است
که چقدر دلم میخواهد
سرم را روی شانههای باران میگذاشتم
و گريه میکردم
و دوست داشتن تو
0 Comment:
Post a Comment