1
ميخواهم عاشق شوم...
تا شايد دنيا را به پرتقالي بدل كنم
و خورشيد را
ميخواهم عاشق شوم...
تا شايد دنيا را به پرتقالي بدل كنم
و خورشيد را
به فانوسي از برنز...
تا پايان بخشم
پليسها را... مرزها را... پرچمها را
زبانها را... رنگها را... نژادها را.
يك روز، تنها يك روز در دست داشته باشم
تا شايد بتوانم بنيان گذارم
جمهوري احساس را.
2
ميخواهم عاشق شوم...
تا، عزيزم، دنيا را دگرگون کنم...
بعد پنجم به آن ببخشم...
و زنان را بدل كنم به باغ نعناع...
ميخواهم ملودي درختان... بارانها... و ماهها را بسازم.
3
ميخواهم عاشق شوم... عزيزم
تا عاشقان را شايد از قفسها
و سینهها را از تيغ خنجر فئودالها رها سازم.
نزار قباني
0 Comment:
Post a Comment