تو را
در روزگاري ديگر ميديدم
در روزگاري که گنجشکان حاکم بودند
پريان دريايي
شاعران
کودکان
و يا ديوانگان
آرزو ميکردم
که تو از آن من بودي
در روزگاري که بر گل ستم نبود
بر شعر
بر ني
و بر لطافت زنان
اما افسوس
دير رسيدهايم
ما گل عشق را ميکاويم
در روزگاري
که عشق را نميشناسد
نزار قباني
0 Comment:
Post a Comment